آمپوتاسیون یعنی قطع یک قسمت از اندام بدن است. این عمل جراحی یکی از قدیمیترین عملیاتهای جراحی است و معمولاً به منظور نجات جان فرد آسیب دیده انجام میشود. قبل از حدود صد سال، درمان شکستگی باز ران به وسیلهٔ آمپوتاسیون از محل شکستگی انجام میشد. اگر آمپوتاسیون در 24 ساعت اول انجام میشد، 75 درصد بیماران زنده میماندند، در صورتی که بعد از 24 ساعت انجام میشد، نیمی از بیماران فوت میکردند.
آمپوتاسیون یک عمل جراحی ناخوشایند برای بیمار و پزشک است، اما زمانی که جان بیمار در خطر است یا بیمار بدون اندام بهتر میتواند زندگی کند، این عمل برای بیمار مفید است. در سالهای اخیر، پیشرفتهای زیادی در زمینهٔ ساخت اندامهای مصنوعی، به ویژه پاهای مصنوعی، ایجاد شده است و اگر به خوبی ساخته شوند، میتوانند به خوبی از جابجا کردن فرد برآمده و به او امکان راه رفتن طبیعی را بدهند.
تصمیم به آمپوتاسیون برای پزشک و بیمار دشوار است. بیشتر بیماران پس از آمپوتاسیون دچار افسردگی میشوند. اما آیا آمپوتاسیون پایان زندگی فعال است؟
قطع اندام به چه عللی انجام میشود
قطع عضو بیشتر در مردان انجام میشود و بیشتر در اندام تحتانی است.
مهمترن علل انجام آمپوتاسیون یا قطع اندام بیمار عبارتند از:
آترواسکلروز : آترواسکلروز یا سخت شدن عروق یا تصلب شرایین از شایعترین علل انجام عمل جراحی قطع عضو است. آترواسکلروز بیشتر در سنین بالا ایجاد شده و موجب کاهش خونرسانی به قسمتی از اندام میشود. جریان خون اندام ممکن است به حدی کم شود که موجب مرگ بافت ها و بدنبال آن سیاه شدن قسمتی از اندام شود.
باقی ماند این اندام مرده خطرناک است چون میکروب ها در درون آن رشد کرده و سپس از آن طریق به جریان خون بیمار راه پیدا کرده و میتوانند موجب مرگ بیمار شوند. یکی از شایعترین علل اختلال عروقی اندام دیابت یا مرض قند است
اندام آسیب دیده: وقتی یک بخش از بدن در یک حادثه قطع یا بشدت آسیب میبیند، امکان دارد ترمیم بافتهای آسیب دیده امکانپذیر نباشد و یا پیوند مجدد اندام قطع شده یا حفظ بخش آسیب دیده از اندام به نفعی نرسد و اندام بیاستفادهای تبدیل شود. در این صورت، تنها گزینه باقی میماند، قطع قسمت باقیمانده و آسیبدیده اندام است.
به عنوان مثال، اگر پزشک قادر به پیوند اندام قطع شده باشد، اما ترمیم عصبهای قطع شده اندام به نتایج مطلوبی نرسد و اندام به طور عملی بیحس و بیحرکت باقی بماند، این اندام زنده است اما بیفایده و بیشتر از آنکه مفید باشد، بیشتر یک باریکه است. در چنین مواردی، پزشک معالج ممکن است تصمیم بگیرد اندام را پیوند ندهد. یا ممکن است به دلیل نیاز به چند عمل جراحی برای حفظ اندام بشدت آسیب دیده، که بیمار نتواند به دلیل سن بالا یا بیماریهای زمینهای این عملها را تحمل کند، پزشک ترجیح دهد اندام را قطع کند.
دیابت : علت حدود 40-30 درصد آمپوتاسیون های انجام شده دیابت است. در دیابت به علت اختلال در خونرسانی اندام و اختلال عصبی و در نتیجه مشکلات حسی و حرکتی اندام زخم های شدید و مقاوم به درمانی در پا ایجاد میشود. بسیاری از این زخم ها قابل بهبود نیستند که در این موارد پزشک معالج چاره ای جز قطع عضو بیمار ندارد.
تومور های اندام : بعضی از تومورهای اندام چه در استخوان و چه در بافت نرم به حدی پیشرفت کرده اند که اندام قابل بازسازی نیست. در این موارد اندام مبتلا به تومور باید قطع شود.
ناهنجاری های مادرزادی : در برخی از حالات ناهنجاری های مادرزادی، به ویژه در اندام تحتانی، وجود عضو معلول نه تنها به حرکت بیمار کمکی نمی کند، بلکه باعث محدودیت بیشتر حرکت او می شود. در برخی موارد، عضو معلول تغییر شکل نمی دهد و استفاده از عضو مصنوعی به بیمار کمک می کند تا بهتر حرکت کند. در این نوع موارد، عضو ناهنجار قطع شده و به جای آن از عضو مصنوعی استفاده می شود.
عفونت های غیر قابل کنترل : همچنین، در برخی موارد، عفونت های مزمن اندام مانند بعضی از انواع استئومیلیت به درمان های معمول پاسخ نمی دهند. در این صورت، قطع عضو عفونی منشا عفونت می تواند به عنوان یک راه حل برای کنترل عفونت مورد استفاده قرار گیرد. این روش، خطر انتشار عفونت در بدن و دیگر خطرات ناشی از باقی ماندن یک عضو عفونی در بدن را کاهش می دهد. در برخی موارد، عفونت حاد مانند گانگرن گازی به قدری خطرناک است که می تواند به سرعت بیمار را از پای درآورد. در این حالت، قطع فوری عضو مبتلا حداقل جان بیمار را نجات می دهد.
نکروز عضو : نکروز و مردن اندام در اثر سوختگی شدید یا سرما زدگی شدید
اندازه عضو : در بعضی بیماران اندام بیمار چنان بزرگ و سنگین میشود که جلوی حرکت بیمار را میگیرد. در این موارد تنها چاره قطع اندام است