بهبودی در بیشتر موارد به عنوان هدف درمان قرار میگیرد و درمانگران باید با تمامی اختلالاتی که در مسیر تکاملی کودک بروز پیدا میکند آگاه باشند. آنها باید پروتکل درمانی خود را بنحوی اجرا کنند که قبل از وقوع این اختلالات، بتوانند آنها را در مسیر قرار دهند و از بروز عوارض ثانویه جلوگیری کنند.
در طب، دو لغت مهم وجود دارد: درمان (Care) و بهبودی (Treatment). در فارسی، این دو لغت جا به جا استفاده میشوند، اما در اکثر مشکلات طبی، تقریبا درمان کامل وجود ندارد ولی بهبودی وجود دارد که ما به آن هم میتوانیم درمان بگوییم.
بیشتر بیماریهای مزمن در ابتدا مسیر بهبودی آنها مشخص شده و با پیشرفت دانش طب به درمان تبدیل شدهاند. در ضایعه سندرم داون، ما کروموزوم مخرب اضافی را نمیتوانیم حذف کنیم، اما خوشبختانه در مورد نوروپاتولوژی (اشکال مغزی نخاعی) آن تحقیقات و اقدامات زیادی انجام شده است. تقریبا کلیات نوروپاتولوژی که این کروموزوم ایجاد میکند تا حدود زیادی مشخص شده است وقتی پاتولوژی یک ضایعه مشخص شود، برای آن میتوان مسیر درمان طراحی کرد و یا حداقل، عملکرد تخریبی آن را محدود کرد.
نوروپاتولوزی سندرم داون مورد مطالعه زیادی قرار گرفته است و چند اختلال عمده که در کودکان مبتلا بارز می باشد شلی عضلات(Hypotony) تمام بدن و اندامها است. باید توجه کرد بدلیل تاثیر سوء کوروموزوم اضافی، مراحل تکاملی(mileston )کودک در تمامی مراحل رشد دچار اختلال خواهد شد که این امر یک مشکل ذهنی، حرکتی را سبب می گردد.
در طی یک مطالعه تحقیقی بر روی سندروم داون مشخص شد که پروتکل ها و درمان ها بر مبنای نوروپاتولوزی(اشکالات مغزی نخاعی)نمی باشد در حالیکه مشکلات ظاهری کودکان مبتلا به سندرم داون مانند بزرگی زبان و باز بودن دهان تا حدودی با اعمال جراحی قابل رفع می باشد. همچنین با برنامه های منظم توانبخشی ، شلی عضلات، کندی مراحل رشد نیز، تا حدود زیادی قابل کنترل می باشد. ولی در مواردی تاثیر پذیری منفی کروموزوم اضافی بحدی است که اقدام منسجم توانبخشی سندروم داون هم نمی تواند تمام اختلالاتی که در کودک بوجود می آید را کنترل کند اما اگر پروسه درمان سندرم داون بر اساس نقص های مغزی نخاعی استوار باشد تقریبا تمام اختلالاتی که قرار است در کودک ایجاد شود قابل کنترل خواهد شد و در مواردی هم قابل رفع می باشد.
در درمان یا کنترل علائم منفی کلینیکی کودک مبتلا به سندرم داون باید به موارد زیر اهمیت داده شود:
1- با در نظر گرفتن اینکه تشخیص این کودکان به محض تولد ممکن است، هدایت سریع آنها به سیستم توانبخشی ضروری است تا با قرار گرفتن کودک در مسیر درمان صحیح حداقل اختلالات نوروپاتولوزی بوجود آید.
2- والدین کودک مبتلا به سندرم داون باید آمادگی این امر را داشته باشند که حداقل روزی3-5 ساعت با کودک خود در منزل تمرین کنند که این تمرینات بر اساس اقدامات توانبخشی (کاردرمانی ذهنی، جسمی و گفتار درمانی) و زیر نظر درمانگران باید صورت بگیرد. ضروری است تا پروسه درمان توانبخشی بطور منظم و مستمر تا5 سالگی ادامه پیدا کند.
3-باید بهبودی در بیشتر موارد به عنوان هدف درمان قرار بگیرد و درمانگران باید با تمامی اختلالاتی که در مسیر تکاملی کودک بروز پیدا میکند آگاه باشند و پروتکل درمانی خود را بنحوی اجرا کنند تا قبل از وقوع این اختلالات، بتوانند آنها را در مسیر قرار دهند و از بروز عوارض ثانویه جلوگیری کنند. به عنوان مثال، میدانیم که از ابتدای زندگی، کودکان مبتلا به سندرم داون دارای تنبلی ذاتی (Hypoactivity) هستند. از این رو، با استفاده از رفلکسهای اولیه کودک میتوانیم اولین پارامترهای تحرک را در کودک ایجاد کنیم. این اقدام نه تنها مفاصل کودک را به حرکت درمیآورد، بلکه با ایجاد شرایط محیطی مناسب و انگیزش در کودک، وی را به تحریک بیشتر در جهت ارتقاء تکامل رشدی تشویق میکند. همچنین، میتوانیم قبل از تحریک این رفلکسها و یا همراه با آن، از ماساژ اندامها به خصوص کف دستها و پاها استفاده کنیم. این اقدام نه تنها باعث آگاهی کودک از تمام اعضاء بدن خود میشود، بلکه یک تحریک حسی مناسب برای کودک نیز محسوب میشود.
لازم به ذکر است که در مسیر رشد سیستم نخاعی وساقه مغز، رفلکسهای متفاوتی وجوددارد و با تحریک این رفلکسها یکسری حرکات رفلکسی (غیر ارادی) بروز پیدا می کند، حال اگر این تحریکات همراه با تحریکات بینایی و شنوایی باشد موجب بروز انگیزه در کودک مبتلا به این بیماری خواهد شد که به دنبال آن یکسری حرکات هدفمند و ارادی دریافت خواهیم کرد.
4- لازم است در پروسه درمان سندرم داون ، روند تخریب کروموزوم اضافی را والدین متوجه شوند، در هر صورت این کروموزوم فرایند تخریبی در سیستم مغزی نخاعی کودک بمرور ایجاد می کند، و اگر زمانی ما در انجام درمان غفلت کنیم این عملکرد تخریبی این کروموزوم شدت می یابد. بدین صورت که در 6 سال اول زندگی ضروری است از امکانات وسیعEarly Intervention کمال استفاده راببریم، برای انجام Intersive Rehabilition ، انجام درمان توانبخشی (روزی 3-5 ساعت) در منزل و مراکز توانبخشی سندروم داون ضروری است و بعد از آن هم هیچگاه نباید تمرینات توانبخشی سندرم داون به خصوص ورزشها قطع شود. علاوه بر آموزش کلاسیک، به آرزوی روزی هستیم که کودکستان و دبستانهایی برای این کودکان باانجام دادن برنامه مداوم ورزشی در نظر گرفته شود و هم مسئله آموزشی آنها صورت بگیرد چرا که این دو مسئله شدیدا در کودک مبتلا به این عارضه به هم وابسته هستند.
5- با توجه به اینکه فرایندهای تصحیح ساختار و عملکرد نورون در افراد مبتلا به سندرم داون تنها از طریق توانبخشی قابل انجام نیست، باید به همراه یک تیم توانبخشی که اساساً بر اساس نوروپاتولوژی این بیماری است، اقدامات لازم را انجام داد. این اقدامات شامل رفع اختلالات حسی (Extroceptive) و عمقی (Proprioceptive) و همچنین مراحل آموزش حرکت (Motor learning) و شناختی (Cognitive) به منظور افزایش توجه و تمرکز میباشد.